اينجا بگير بگيره !
دوباره تازگي ها گير دادند
صغير و پير و برنا را گرفتند
به عنوان شريک جرم ِآدم
همين امروز حوا را گرفتند
يوزارسيف زنگ زد فوراً صد و ده
و آن ها هم زليخا را گرفتند
به جرم اغتشاش ، ايجاد وحشت
عصاي دست موسي را گرفتند
نموده چون دخالت در پزشکي
يکي مي گفت عيسي را گرفتند
به جرم بخشش آن دو به خالي
جناب حافظ مارا گرفتند
سپس افغانيان هم از لج او
سمرقند و بخارا را گرفتند
خبر آمد که مجنون خودکشي کرد
به جرم قتل ليلا را گرفتند
ويک شب گشت آمد کوچه را بست
سپس وامق و عذرا را گرفتند
والبته به جرم منکراتي
وايضاً مرغ (عشقا ( را گرفتند
به جرم کشتن سهراب ِناکام
شنيدم رستم آقا را گرفتند
از اول چون که «او» با ما نبوده
لذا مستر اوباما را گرفتند
طرف شد ازقاچاق ارز دارا
ولي بيچاره سارا را گرفتند
طرفداران اشعار کلاسيک
يورش بردند و نيما را گرفتند
دکان (مطربا ) را تخته کردند
وبيچاره نکيسا را گرفتند
به جرم خوردن بيد مشک و کاسني
عرق خورهاي کسري را گرفتند
کمر را چون که نرمش داد بابا
به جرم رقص بابا را گرفتند
به جرم اختفاي ديش و آنتن
تمام پشت (با ما ) را گرفتند
وجالب تر به جرم کشف عورت
پريشب کــّل ( مرغا) را گرفتند
به جرم گفتمان هاي سياسي
دوتا طوطي و مينا را گرفتند
سُراييدند خيلي ها اراجيف
ولي تنها تي ان تي را گرفتند




